امروز جمعه 02 آذر 1403 http://teacher.cloob24.com
0

از مطالعاتی که درباره نوشتن به عمل آمده، روشن شده است که رشد و تکامل این مهارت از شیوه ی خاصی تبعیت می کند و در هر سن قابلیت و مهارت کودک به پایه و مرحله ای می رسد. کودک خردسال تا یک سالگی کاغذ و اشیای دیگر را با مداد خط خطی می کند، در هجده ماهگی می کوشد خط های نامنظمی بکشد، در سه سالگی شکل هایی می کشد که کمی به حروف شباهت دارند اما معمولا پیش از شش سالگی بدن از نظر زیست شناسی برای نوشتن آمادگی کامل ندارد. تا این هنگام اعصاب و عضلات انگشتان دست و مچ و بازوان آنقدر تکامل نیافته که بتوان هماهنگی لازم میان آن ها برقرار کرد. البته در این مهارت نیز نباید تفاوت های فردی را نادیده گرفت یعنی ممکن است بعضی از کودکان زودتر از این سن بتوانند بنویسند. [1]

مطالعات روانشناسی نشان می دهد که مهارت های لازم در نوشتن تا سن دوازده سالگی تکمیل می شود و پیشرفت این مهارت بعد از این سن کم است. به طور کلی مهارت های اساسی تا سن دوازده یا سیزده سالگی به قدر کافی کسب می شود و همین مقدار برای ورود به طبقه ی متوسط تا آخر حیات کافی به نظر می رسد. [1]

نوشتن جزئی از مهارت های حرکتی است. یادگیری مهارت های حرکتی به یادگیرنده امکان می دهد تا حرکت ها و فعالیت های خود را هماهنگ سازد.

بررسی ها نشان می دهد خوش خطی یا داشتن خط خوب یکی از کلیدهای موفقیت تحصیلی دانش آموزان به شمار می رود؛ چرا که نوشتن یکی از ابزار های دائمی و مهم دانش آموزان برای تکمیل فرایند یاددهی، یادگیری است. هرچند که خط بهترین دانش آموز ما هرگز به طور کمال رشد نمی کند اما مشکلات بعضی از دانش آموزان خیلی شدید تر است و خط بعضی ها ناخوانا است و علاوه بر آن در نوشتن نیز کند می باشند.

جامی معتقد است خط خوب یکی از مهارت هایی است که باید از سن کم یعنی از دوره ی آمادگی به دانش آموزان آموخته شود در غیر این صورت بخشی از فرایند یاددهی، یادگیری دچار نقص خواهد شد. آموزش و پرورش باید از خرد سالی شروع شود زیرا در این مرحله اگر آموزش صورت گیرد پایدار تر خواهد بود.

از این رو درک صحیح مکانیسم ها و عواملی که می توانند باعث مشکلات دست خط شوند ضروری به نظر می رسد در بسیاری موارد دیده شده که مشکلات خوانایی دست خط بدون مداخلات درمانی بر طرف نمی گردد.

شرایط موثر بر بدخطی دانش آموزان:

گانیه معتقد است که برای یادگیری دو دسته شرایط وجود دارد: شرایط درونی یادگیری و شرایط بیرونی یادگیری. البته در بررسی علل بدخطی و بد آموزی خطی دانش آموزان دوره ی ابتدایی، علاوه بر عوامل آموزشی و تربیتی و در حقیقت، کار معلم، که جزء شرایط بیرونی هستند باید شرایط درونی که مربوط به شرایط روانی کودکان می باشند نیز مورد توجه قرار گیرند. چه بسا بدخطی دانش آموزان به دلیل حالات عاطفی نامطلوب، نداشتن هدف و انگیزه برای زیبا نویسی، ضایعات استخوانی، عدم آمادگی روحی روانی، شرایط محیطی نامناسب و فقر آموزش همچنین تمرینات غلط و فقدان رسیدگی باشد.

برای ارائه ی راهکار های مناسب، عوامل به طور کلی به سه گروه عمده تقسیم بندی می شود:

الف) عوامل مربوط به خانواده:

بی توجهی اولیاء به خط بچه ها و طرز نوشتن آنها، سرمشق نادرست دادن و همچنین والدینی که خودشان بد خط هستند، زمینه هایی برای بد خطی فرزندان را فراهم می کند. بدخطی والدین الگوی نا مناسبی برای کودکان است.از آنجا که خوشنویسی مهارتی است که باید آموخته شود؛ چنان چه کودک در خانواده ای زندگی کند که اعضای آن از ذوق و استعداد بیشتری برخوردار باشند، کودک زمینه ی بیشتری برای خوب نوشتن دارد. خانواده هایی که به صورت دیکتاتوری و دموکراسی و ﺁزادی مطلق اداره می شوند نیز تاثیرات متفاوتی بر عملکرد دانش آموز دارند. افرادی که دوران کودکی خود را در خانه ای آکنده از استبداد و خود خواهی می گذرانند هیچ گاه فرصتی برای ابراز وجود و نشان دادن قابلیت ها و گرایش های خود به دست نمی آورند. [1]

کودکانی که در خانواده هایی زندگی می کنند که نسبت به فرزندان خود بی تفاوت اند و از تشویق و تنبیه به موقع برای انجام تکالیف فرزندانشان استفاده نمی کنند، در واقع انگیزه ی لازم را برای انجام بهتر تکالیف در فرزندان خود به وجود نمی آورند.چنین کودکانی اغلب با اکراه و بی میلی اقدام به نوشتن می کنند و نتیجه ی عملکرد آنها رضایت بخش نخواهد بود. همچنین موقعیت کودک در خانه یعنی تنها فرزند خانواده بودن یا کوچکترین کودک یا تنها پسر خانواده بودن و ارتباطی که کودک با خواهر و برادران خود دارد سبب یادگیری های مهارتی - بدنی متفاوتی می شود.

انتظارات خاص والدین از فرزندان خود اگر با واقع بینی همراه باشد اختلالی در رفتار بچه ها به وجود نمی آورد؛ اما اگر این انتظارات بدون توجه به امکانات و قابلیت های فرزند باشد، سبب بروز عکس العمل های شدید از طرف بچه ها می شود و سبب شکست آنان در انجام کارهای معین می گردد. همچنین وضعیت طبقاتی خانواده بر روی یادگیری دانش آموز تاثیر دارد. وضع مادی و معنوی خانواده در رشد نوشتن بچه ها تاثیر دارد. تحقیقاتی که درباره ی اختلاف استعداد بچه ها در طبقات مختلف به عمل آمده است نشان می دهد که پرورش استعداد بچه ها در حد وسیعی مربوط به فرهنگ و راه زندگی طبقات است. [2]

ب) عوامل مربوط به معلمان:

مسئله ی آماده سازی معلمان برای کاری که بر عهده دارند در همه ی کشور ها به ویژه کشورهای در حال رشد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اهمیت هم نه نیازی به اثبات دارد و نه تاکید. از طرفی همیشه گفته می شود که مدرسه یک قدم از اجتماع عقب تر است. زیرا تحولات اجتماعی سریع تر از آن رخ می دهند که مدرسه و معلم بتوانند خود را با آن تطبیق دهند؛ در این صورت معلم چه باید بکند.

اگر معلم خط خوبی داشته باشد و حروف را هم به خوبی آموزش دهد و در این رابطه با استفاده از بازی و تمرین عضلات بچه ها را تقویت کند، بیشترین تاثیر را در خوب نویسی و خوانا نویسی دارد.گاهی اوقات کتاب های درسی هم اشکالاتی در این زمینه دارند که معلم باید آن ها را به خوبی ببیند و با تذکر به موقع اجازه ندهد در شاگردانش دو گانگی ایجاد شود.بد خطی و خوانا نبودن خط آموزگار وهمچنین بی توجهی او به خط شاگردان نیز عاملی در ایجاد بد خطی و اختلال خط می باشد.

بهتر است معلمان از دادن تکالیف زیاد در منزل خود داری کنند. مواجه شدن دانش آموز با حجم زیاد تکالیف نیز باعث بد خطی دانش آموز می شود. صبر و حوصله و دادن مقدار معینی تمرینات عضلانی در مقدمه ی کار ضروری است تا شاگرد قادر شود عضلات دست را کنترل کند. تکنیک های متعددی از جمله مچاله کردن کاغذ یا استفاده از خمیر های بازی و... وجود دارد تا عضلات دست را آماده کند تا به حروف الفبا شکل بدهد و همچنین برای آموزش مهارت خط نویسی به کودکان باید معلمین و والدین به این مولفه ها توجه داشته باشند: وضعیت نشستن دانش آموز، وضعیت قلم به دست گرفتن دانش آموز، وضعیت دست آزاد بچه های راست دست و چپ دست، حالت قرارگرفتن سر، تابش نور و مقدار آن در هنگام نوشتن، حالت قرار گرفتن پاها در هنگام نوشتن و طرز قرار دادن و فیزیک ایستادن پای تخته برای نوشتن و رعایت حاشیه در دفتر. دقت به این ویژگی ها باعث می شود تا آموزگار بتواند دانش آموزان را به درستی هدایت کند. [3]

ج) عوامل مربوط به دانش آموزان:

در میان مهارت های تحصیلی پایه، نوشتن ملموس ترین مهارت نام گرفته است. تفاوت نوشتن با سایر مهارت های ارتباطی این است که نوشتن، سندی کتبی از خود به جای می گذارد و همچنین جزء مهارت های ظریف حرکتی می باشد. می گویند خط هر کسی نشانه ای از روح او را در خود دارد و هر کسی را می توان از خط او شناخت. برای این که دانش آموز بتواند نوشتن را به نحو احسن انجام دهد لازم است شرایطی برای نوشتن داشته باشد:

      • از علاقه ی کافی برخوردار باشد.
      • انگیزه کافی داشته باشد.
      • از رشد کامل ذهنی برخوردار باشد.
      • بین چشم و دست هماهنگی باشد.
      • هماهنگی حرکتی داشته باشد.
      • توانایی تطبیق بدن با فضای اطراف را داشته باشد.
      • مفهوم نوشتن از راست به چپ را بداند.

همچنین وجود بعضی از نارسایی ها مانند اختلالاتی در عملکرد دست و انگشتان باعث می شود که کودک نوشتن را به طور مطلوب انجام ندهد و همچنین معلولیت های جسمی و ضایعاتی که در سیستم اعصاب مرکزی یعنی مغز یا طناب نخاعی به وجود می آید و صدمات وارده بر مغز باعث اختلال در نوشتن می شود. این صدمات ممکن است آنقدر خفیف باشد که نتوان تاثیر آن را بر رفتار کودک تشخیص داد و یا آنقدر شدید باشد که فعالیت کودک را به میزان پایینی کاهش دهد. کودک مبتلا به آسیب مغزی ممکن است نشانه های رفتاری وسیعی از خود نشان دهد از جمله:عدم هماهنگی و اعمال حرکتی ناقص.

انواع فلج مغزی و صرع می توانند بر مهارت های حرکتی و از جمله نوشتار بچه ها تاثیر بگذارد. فلج مغزی که بیشترین درصد دانش آموزان مبتلا به آسیب های جسمی را در برمی گیرد؛ شامل معلولیت های حرکتی است که عموما با اختلال در هماهنگی عمل عضلات، ناتوانی در ابقاء وضعیت و تعادل طبیعی و انجام حرکات و مهارت های طبیعی همراه است. [4]

به واسطه ی مشکلاتی که در نوشتن وجود دارد خطا هایی در نوشتن به وجود می آید. [1]


[1] کتاب کودکان موفق با والدین موفق


[1] نا توانی های یاد گیری مفاهیم و ویژگی ها والاس جرارد – مک لافلین جیمز. آ (1370) چاپ دوم ترجمه ی م. تقی منشی طوسی انتشارات استان قدس رضوی


[1] ماهنامه ی آموزشی تربیتی پیوند سید احمد زرهانی، خرداد 89 شماره ی 368 صفحه ی 21.

[2] روانشناسی تربیتی دکتر علی شریعتمداری انتشارات امیر کبیر چاپ سوم (1367)

[3] گروه ها ی کلاس اول آموزش ابتدایی خرداد80 ویژه نامه ی همایش کتاب های درسی دوره ی ابتدایی شماره سه صفحه ی 90

[4] اشنایی با ویژگی ها و مسائل کودکان استثنایی مرتضی حاج بابایی - یاور دهقانی هشتجین، نشر کتاب های درسی ایران1386) "


[1] روانشناسی تربیتی دکتر علی شریعتمداری انتشارات امیر کبیر چاپ سوم (1367)

0

تکالیف از نظر محتوا به چهار دسته تقسیم می شوند:

  1. تکالیف تمرینی: این نوع تکلیف برای تقویت مهارت ها و دانش های کسب شده مناسب می باشد و جهت تثبیت یادگیری و فعالیت های خواندن و کارهای تمرینی و انفرادی به کار گرفته می شود.
  2. 1- مثال هایی از این قبیل: تمرین روانخوانی قرآن، تمرین روانخوانی دروس فارسی، تمرین نوشتاری یا همان رونویسی از روی دروس کتاب فارسی، تمرین قرائت نماز، تمرین ریاضی و...
  1. تکالیف آماده سازی: این نوع تکالیف جهت آماده سازی و آماده کردن شاگردان برای درس های روز بعد به کار برده می شود.
  2. 2- مثال هایی از این قبیل: روخوانی از روی درس فارسی ای که قرار است جلسه ی آینده تدریس شود، جمع آوری اطلاعات راجع به موضوعی در علوم، حل یک مسئله در ریاضی، پرسش از بزرگترها راجع به احکام و مسائل دینی مربوط به درس هدیه های آسمان، تحقیق و تفحص درمورد موضوع علمی مربوط به درس تفکر و پژوهش و...
  1. تکالیف بسطی و امتدادی: این نوع تکلیف به قول پروفسور فویل و بیلی، شاگرد را فراسوی کارها و فعالیت های کلاسی سوق داده، موجبات یادگیری ایده ها و مهارتها را در موقعیت های جدید فراهم می آورد.
  2. این نوع تکلیف بر روی تولید دانش نه تکرار و تکثیر دانش استوار بوده و همان طور که از نامش مشخص است درصدد امتداد و بسط و گسترش فعالیت های آموزشی در خارج از مدارس می باشد.
  3. یک نکته ی اساسی و مهم که باید درباره ی این نوع تکالیف متذکر شد آن است که انجام برخی از این تکالیف نیازمند همکاری و همدلی مسئولان آموزشگاه، امور اجتماعی شهری و روستایی، همکاری والدین و وقت صرف کردن معلم است. گاه ممکن است به ابزار های کمکی همچون دوربین عکاسی، روزنامه، مجلات و.. نیازمند باشند.
  4. 3- مثال هایی در این مورد: راجع به موضوع ها یا شخصیت های موجود در کتب خود اطلاعاتی فراتر از کتاب درسی جمع آوری کند و به کلاس ارائه دهد، نمونه هایی از کاربرد اعمال ریاضی را در زندگی خود را بیابد، یک روزنامه دیواری درمورد موضوع بحث شده ی علوم طراحی کند و به کلاس بیاورد و...
  1. تکالیف خلاقیتی: فویل معتقد است وقتی دانش آموز مفاهیم و مهارت های مکتسبه در کلاس درس را با هم ترکیب کند و در یک راه جدید و متفاوت به کار بندد، این نوع تکلیف را خلاقیتی می گویند. و همانطور که از نامش بر می آید این نوع تکلیف قدرت خلاقیت، ابتکار شخصی، قدرت تخیل و خودراهبری را در شاگردان پرورش می دهد. ماهیت بدیع و نوآورانه ی این نوع تکالیف مانع از آن می شود که دانش آموزان از روی یکدیگر رونویسی کنند یا به تقلب از کار دیگران دست بزنند.
  2. 4- مثال هایی در این مورد: با ابزارهای موجود در اطراف خود ماکت یا مدل اشکال هندسی را بسازند، ایده های خود را در مورد هریک از موضوع های علوم به مرحله ی عمل برسانند (ساخت قایق، بادنما، آتشفشان و...) و...

نکات مهمی که در این مبحث برخود الزام می دانم که ذکر کنم یک اینکه این تکالیف مختص کودک شما به عنوان یک دانش آموز می باشد و شما صرفاً می توانید آنها را راهنمایی کنید نه کمک! اگر دانش آموز به هر دلیلی قادر به انجام آنها نباشد یا از انجام آنها طفره رود شما به هیچ عنوان این حق را ندارید که به جای کودکتان آنها را انجام دهید و در نظر خودتان در حق فرزندتان دلسوزی کرده باشید و به خود ببالید! این را بدانید اگر کودک شما تکالیفش را انجام ندهد خیلی بهتر از آن است که فرد دیگری برایش انجام دهد. کار شما ایجاد انگیزه و دادن اعتماد به نفس به کودک است، در این زمینه می توانید با اشتیاق بگویید چه تکلیف جالبی! یا اینکه کاش منم می توانستم با تو به مدرسه بیایم و مثل تو مشق بنویسم و تکلیف انجام بدم و هر راهی که فکر می کنید می تواند کودکتان را ترغیب به انجام امور مربوط به مدرسه اش کند.

دوم اینکه اگر فرزندتان به هر دلیلی دوست ندارد تکالیفش را انجام دهد به هیچ وجه او را وادار به انجام تکالیفش نکنید باور کنید اگر یک راه باشد که کیفیت را تضمین نکند آن راه، استفاده از زور است. پس لطفا این کنترل کننده ی بیرونی را نه تنها در امور تعلیم و تربیت کودک که در تمام زندگی خود بیرون بیندازید و کنترل درونی را جایگزین آن کنید. در این مورد سعی کنید دوستانه با او صحبت کنید و علتش را جویا شوید شاید فکر و ذهنش جای دیگری مشغول باشد شاید موضوع یا مسئله ای او را نگران کرده که نیاز به کمک داشته باشد، با معلم فرزند خود در ارتباط باشید و در این موارد رفتارها و عملکرد فرزندتان را با او درمیان بگذارید. اگر با کمک معلم هم نتوانستید او را علاقه مند به انجام تکالیفش کنید بگذارید هرطور دوست دارد در این زمینه عمل کند مثلا چند روز در مورد درس و مدرسه با او صحبت نکنید و به نوعی رهایش کنید، پس از چند روز خودش به حالت عادی برمی گردد پس خیلی خود را نگران اینجور مسائل نکنید که نگرانیتان روی او هم قطعا تأثیرگذار خواهد بود.

سوم اینکه هستند بچه های مشتاق علمی که دوست دارند برای خشنودی معلم خود تکالیف اضافه انجام دهند، اگر کودک شما از این دسته باشد می توانید با معلم فرزندتان صحبت کنید تا تکالیف اضافه و مناسب به او بدهد و یا به کتاب موفقیت کودکان در مدرسه مراجعه کنید و تکلیف های مناسب را برگزینید.

* اگر به دنبال نسخه ای هستید که انگیزه فرزندتان را در انجام هر چه بهتر تکالیف بالا ببرد، پنج نکته زیر را رعایت کنید و به خاطر داشته باشید تغییر کوچک می تواند شرایط را به کلی دگرگون سازد.

- به جای گفتن: «من نمی فهمم این روزها این معلم ها چطور به شماها ریاضی درس می دهند؟» بگویید: «من ریاضی را به روش دیگری یاد گرفتم. بهتر است یک نگاه به کتاب بیندازی و نکته اش را بگیری.»

- به جای گفتن: «چرا تو یک جمله دیگری را به این پاراگراف اضافه نمی کنی؟» بگویید: «این انشای خیلی جالبی است. من می خواهم بیشتر درباره انشایت به من توضیح بدهی.»

- به جای گفتن: «جواب این مساله به عنوان مثال 38 می شود.» بگویید: «مرحله به مرحله به پیش برو اگر مشکلی بود من اینجا هستم به تو کمک کنم.»

- به جای گفتن: «از مشق هایت را ننویسی نمره بد می گیری» بگویید: «تو حداکثر تلاشت را انجم بده من و معلمت حواسمان به تلاش های تو هست نه اینکه تو حتما باید کامل باشی.»

- به جای گفتن: «این بی معنی است» بگویید: «این مساله برای من هم گیج کننده است بهتر است یک یادداشت برای معلمت بنویسم.